کتاب زرد و صورتی اثر استیگ ویلیام به ترجمه خانم کلرژوبرت باموضوع قانون علیت زرد و صورتی داستانی فلسفی است برای آموزش قانون علیت زرد وصورتی داستان تخیلی دو آدمک چوبی است که یکی زرد است ودیگری صورتی ، یکی چاق است ودیگری لاغر. این دو آدمک یک روز روی یک روزنامه دراز کشیده اند ودر فکرند.

این دو آدمک پرسش هایی درباره پیدایش خود دارند و نمی دانند چرا و چگونه بوجود آمده اند؟دو آدمک چوبی نماینده دو طرز تفکر هستند: آدمک زرد فکر می کند، شک می کند و آفرینش موجودات را زاییده ی اتفاق وشانس می داند. اما آدمک صورتی، آرام و منطقی است و بنا بر حساب و منطق، احتمالات آدمک زرد را رد می کند.

آدمک زرد پرسید:«می دانی اینجا چه کار می کنیم؟» آدمک صورتی گفت:«نه. حتی یادم نمی آید چطور شد که اینجا هستم.»آدمک زرد ادامه داد:«یادم نمی آید چطور به اینجا آمده ایم. همه چیز جدید و عجیب و غریب به نظر می آید. ما کی هستیم؟»
پس از ساعت ها بحث وپرسش، مردی دست به کمر می آید و با گفتن این که " خوب دیگر خشک شده اند" آدمک ها را بر می دارد و با خود می برد ......